پاییز گذشته، زمانی که من و الکس شروع به جدایی کردیم و زندگی مثل یک مداد تراش بود (من همان مداد بودم)…
من قصد داشتم با دو خواننده جام جو ملاقات کنم. ما برای یک سفر آخر هفته به نیویورک هدیه داده بودیم و آخر هفته فرا رسیده بود! دو خواهر با قطار به نیویورک رفتند، با هم در یک هتل اقامت کردند، شام های خوشمزه خوردند، در نولیتا خرید کردند و همه چیز را خریدند. من هیجان زده بودم که با آنها برای قهوه و گپ ارتباط برقرار کنم. در ابتدا، برنامه ریزی کردیم که روز جمعه همدیگر را ملاقات کنیم، اما اوضاع در خانه بیش از حد آشفته بود، بنابراین برنامه جدیدی برای شنبه گذاشتیم… که سپس به صبح یکشنبه کشیده شد.
وقتی یکشنبه از خواب بیدار شدم، ازدواجم در اطرافم خراب شده بود و بچه هایم هوس این همه آغوش دارند، این متن را دریافت کردم:
“سلام! فقط می خواستم به شما بگویم که ملاقات امروز واقعاً چیز مهمی نیست. منظورم این است که واقعاً و بدون زیرمتن. اگر هنوز به آن علاقه دارید و ما را در شهر ملاقات می کنید، البته ما دوست داریم به شما سلام کنیم. اما اگر هر اونس از شما میخواهد در خانه بماند و کاری را با خانواده یا فقط خودتان انجام دهد، لطفاً این کار را انجام دهید. ما در هر صورت به طور جدی خوب هستیم.”
اوه
من
خدایا
چقدر زیباست خیلی همدلانه او به وضوح متوجه شد که چیزی در حال وقوع است و به من لطف کرد تا روی خانوادهام تمرکز کنم.
و به نظر من بهترین بخش؟ “من این را صادقانه و بدون زیرنویس می گویم.”
همین جمله تمام فشارها را از بین برد. بنابراین اغلب، ما به عنوان انسان، به آنچه کسی میگوید شک میکنیم، به خصوص اگر در خدمت ما باشد. آیا آنها واقعا خوشحال هستند که به ما در انتقال آپارتمان کمک کنند؟ آیا آنها صادقانه فکر می کنند که اگر در شهر هستیم با آنها تصادف کنیم خوب است؟ آیا پیشنهاد آنها برای نگهداری از بچه های ما واقعی بود یا فقط گفته شد که خوب است؟ البته، احتمالاً باید سعی کنیم حرف مردم را قبول کنیم، اما اغلب در نهایت دچار تردید و گمان میشویم، و تلاش میکنیم تا فضای خود و ما را دریابیم، و همه چیز را درهم میکنیم.
اما با متن او، من فقط می توانستم او را باور کنم.
از آن زمان، من ده ها بار از این عبارت استفاده کرده ام:
“میخواستم امشب شام را دوباره چک کنم – دوست دارم بیایم، اما اگر K بعد از برنامهاش zzzz باشد، 100% میدانم که میخواهید باران را چک کنید. من این را صادقانه و بدون زیرمتن می گویم.»
«آیا باید یکی از این پروازها را رزرو کنم؟ من تا شنبه با شما بچه ها در پیتسبورگ خواهم بود. همچنین فقط به من بگویید اگر احساس میکنید افراد زیادی هستند، منظورم این است که واقعاً بدون زیرمتن است.»
و بسیاری از موارد دیگر هنگامی که من “subtext” را در تلفن خود جستجو کردم، هاها:
اندیشه ها؟ عبارت کوچک به نظر صریح و دوست داشتنی است و ضربه شگفت انگیزی را به همراه دارد. به من یادآوری می کند که چگونه، زمانی که ما در حال گذراندن مراحل طلاق خود بودیم، دوستم جیسون پیام می داد: “امروز چطوری؟” هر روز! به اندازه زوزه گرگ ها در غروب احساس اطمینان می کرد.
پاورقی: قدوس سیگار میکشد، من 20 سال است که در نیویورک زندگی میکنم، و بهترین چیزی که کسی تا به حال به شما گفته چه بوده است؟
🛈 منبع: Cup Of Jo
⌨️ ترجمه و ویراستاری: تحریریه اخبار مثبت