در طیفی از برنامه ریزی دقیق تنظیم شده تا نگرش مطابق با جریان یا به قول ما ایرانی ها هر چه پیش آید خوش آید ،اکثر مردم جایی در میانه سقوط می کنند:
چند مورد را که نمی توان در اینجا از دست داد، برخی از برنامه های آزاد و انعطاف پذیر وجود دارد.
با این حال، شرایط دو سال گذشته برای کووید، پاتوق های قرارهای یهویی را اگر نگوییم غیرممکن، دشوار کرده است.
شامهای برنامهریزی نشده، قرارهای بازی و گردشهای بعدازظهر به موزه به دلیل محدودیتهای همهگیر (کووید) ، کمبود نیروی انسانی، رزرو هایی که باید از هفتهها قبل تامین میشد، پیچیده شد – بدون ذکر نگرانیهایی مانند اینکه آیا مکانهای بیرونی حمام دارند یا آب و هوا (مثلا بارانی، ادامه پیدا میکند.
حتی سادهترین کارها حداقل به کمی برنامهریزی نیاز دارد.
همه گیری (کووید) تنها عامل بازدارنده خودانگیختگی نبود.
قبل از تعطیلی و محدودیتهای کووید، برنامه روزانه آمریکاییها مملو از جلسات، کلاسها، فعالیتهای فوق برنامه، ساعات شاد و شام های کاری شده بود. زمانی برای یهویی های لذت بخش باقی نمانده بود.
“دخترم 15 ساله است و من به بسیاری از همکلاسی های او نگاه می کنم و زندگی آنها از صبح تا عصر با مدرسه و درس و تدریس خصوصی و ورزش های سازمان یافته برنامه ریزی شده است.”
ادوارد سلینگرلند، استاد فلسفه و محقق برجسته دانشگاه در دانشگاه بریتیش کلمبیا و نویسنده کتاب تلاش برای تلاش نکردن: هنر باستانی بی تلاشی و قدرت شگفت انگیز خودانگیختگی می گوید: «از سنین پایین، ما برای بچههایمان بیش از حد برنامهریزی میکنیم و سپس برای خودمان برنامهریزی میکنیم. گوشیهای هوشمند و لپتاپها به ما این امکان را میدهند که دائماً روشن باشیم.»
برنامه ریزی مداوم و همیشگی هزینه دارد. تحقیقات نشان میدهد که برنامهریزی از نظر ذهنی مضر است، و زمانی که فعالیتهای فراغت مانند رفتن به سینما یا خوردن قهوه برنامهریزی شده باشد، اوقات فراغت شبیه به کار میشود.
یک برنامه آزادتر و انعطاف پذیرتر ( هرچه پیش آید خوش آید و اتفاقات یهویی) می تواند بازیگوشی و ماجراجویی را در مقیاسی جزئی به زندگی القا کند.
لیندا بلر، روانشناس بالینی می گوید، خودانگیختگی حالتی است که در برابر هر موقعیتی که به شما ارائه می شود، باز باشید.
این می تواند به معنای هر چیزی باشد، از امتحان کردن یک رستوران جدید برای ناهار به پیشنهاد همکارتان تا بیدار شدن از خواب و تصمیم به رفتن به ساحل.
بلر می گوید، زندگی در لحظه شما را به روی تجربیات جدیدی باز می کند، که می تواند شادی را افزایش دهد.
«وقتی خودجوش هستید، به جای اینکه فکر کنید «آخرش چه می شود» از اتفاقی که برایتان میافتد لذت میبرید؟
آیا می توانم آن مهلت را تعیین کنم؟
آیا میتوانم به موقع برای این کار حاضر شوم؟»
در حالی که این دو اغلب با هم ترکیب می شوند، خودانگیختگی با تکانشگری یکی نیست.
بلر می گوید که اقدامات تکانشی اغلب با اندک تفکر یا توجه به عواقب انجام می شود.
خودانگیختگی شامل بررسی قلب و دلت قبل از تصمیم گیری برای به تعویق انداختن تمیز کردن خانه به نفع مطالعه بعد از ظهر در پارک است.
او می گوید: «در تکانشگری هیچ فرآیند فکری وجود ندارد.
“اما افراد خودجوش، با در ارتباط ماندن با دل خود، به احساسات خود پاسخ می دهند، یک فرآیند منطقی را انجام می دهند، که بیشتر طول می کشد، اما احساسات شما می گویند “این سرگرم کننده است، به نظر متفاوت است، من آن را انجام خواهم داد. .”
به همان اندازه که فشارهای زندگی مدرن، روزهای مردم را به قرارهای تقویم و لیست کارهایی که باید انجام دهند محدود کرده است، خودانگیختگی یادگار زمانهای آزادانهتر نیست.
هر چند طنز آمیز به نظر می رسد، راه هایی برای اولویت دادن به خودانگیختگی با ایجاد شرایطی وجود دارد که در آن خوشبختی می تواند رخ دهد.
نفرین برنامه ریزی زیاد
وقتی تمام لحظات زندگی برنامه ریزی شده است و از یک رویداد به رویداد دیگر عجله می کنید، شادی های کوچک و تصادفی را از دست می دهید:
یک مکالمه سریع با همسایه، فروشگاه مورد علاقه جدیدی که تصمیم گرفتید از روی هوس وارد شوید، فرصتی برای خوردن بستنی با فرزندتان در راه خانه بعد از تمرین فوتبال.
اسلینگرلند میگوید بدون لحظههای تعامل و فعالیت بینظیر، «این یک زندگی کامل نیست».
سلین آ مالکوک، استاد بازاریابی در دانشگاه ایالتی اوهایو، که تأثیرات برنامه ریزی بر اوقات فراغت را مورد مطالعه قرار داده است، می گوید: با برنامه ریزی بیش از حد و برنامه ریزی بیش از حد، فعالیت های اوقات فراغت اغلب با زمان شروع و پایان مشخص می شود، به همین دلیل است که این فعالیت های لذت بخش می تواند مانند کار باشد. . مالکوک میگوید: «برنامههای اجتماعی بهطور خودجوشتر در زندگی اتفاق میافتند، یا میخواهیم باور کنیم که اوقات فراغت بهطور خودانگیختهتر اتفاق میافتد. از آنجا که ما این چیزهای آرام را در برنامههایی که معمولاً برنامهریزی میکردیم قرار میدهیم – کارهای روزمره، مسئولیتها – فقط تا حدی این ویژگیها را میگیرد.»
مالکوک میگوید: نظارت مداوم بر زمان برای اینکه بتوانید بعد از کلاسهای شنای صبحگاهی فرزندتان به جشن تولد یک دوست بروید، توجه را از این واقعیت دور میکند که قرار است فعالیتهای اوقات فراغت لذتبخش باشد. رویدادهای خودبهخودی (یهویی)، طبیعتاً نیازی به برنامهریزی یا عجله در اطراف به خاطر وقتشناسی ندارند.
مالکوک میگوید در نتیجه، «در بسیاری از موارد، چیزهای خود به خودی به ما لذت کلی بیشتری میدهند».
تلفنها، مکانیزم برنامهریزی بیش از حد، حواسپرتی را پرت میکنند و کاربران را قادر میسازند تا دنیای اطراف خود را تنظیم کنند.
وقتی نقشه راه برای روز در برنامههای گوشیهای هوشمند وجود دارد، به جای اینکه در لحظه با افراد و مکانهای اطرافتان خوش بگذرانید، برای اینکه کجا باشید و کجا بروید، به آنها وابسته میشوید.
اسلینگرلند میگوید: «در آن روزها، زمانی که ما در حملونقل عمومی بودیم، مردم در حملونقل عمومی صحبت میکردند و هیچکس دیگر این کار را نمیکند.»
چگونه خودجوش تر باشیم
در سال اول همهگیری(کووید)، زمانی که معاشرت و اوقات فراغت خارج از خانه با هشدارها و محدودیتهایی همراه بود، برنامهریزی پیچیده ضروری بود، از رزرو کردن تا نظارت بر محدودیتهای زمانی در جاذبهها و رستورانها.
بلر میگوید، بررسی، تأیید و برنامهریزی مداوم – هم از منظر سلامتی و هم از منظر اجتماعی – ذاتاً استرسزا بود و ممکن است هنوز هم اثرات آن استرس را احساس کنید. او میگوید: «به همین دلیل است که میتوانید کاری جدید انجام دهید و آن را بسیار طاقتفرسا بدانید. کار من در حال حاضر این است که به مردم کمک کنم دوباره آرام شوند، سطح کورتیزول را پایین بیاورند، مراقب بودن را متوقف کنند تا بتوانند از آمیگدال خود واکنش نشان دهند – این مرکز احساسی است که می گوید: “اوه، این سرگرم کننده است.” بیایید انجامش دهیم.»
برای تصمیم گیری از محل خودانگیختگی، باید احساس امنیت کنید، که ممکن است پس از مدت ها زندگی در حالت حفظ کردن خود، عادت سختی باشد. از پاسخهای مبتنی بر ترس خارج شوید، که در آن احساس خطر میکنید و برای محافظت از خود انتخاب میکنید و در عوض به فرآیندهای فکری مبتنی بر ذهنآگاهی تغییر جهت دهید تا خودانگیختگی را در آغوش بگیرید.
بلر پیشنهاد میکند اگر دوستی کنسرت لحظه آخری را در سهشنبه شب پیشنهاد میکند، چند نفس عمیق بکشید تا شما را از ذهنیت بالقوه ترس رها کنید، سپس انتخاب کنید. او میگوید: «این شما را آرام میکند، به پاسخ ترس، که در آمیگدال نیز وجود دارد، اجازه میدهد تا ثابت شود و سپس میتوانید یک محاسبه منطقی درباره آنچه در حال وقوع است انجام دهید.»
برای ایجاد شرایطی که امکان خودانگیختگی را فراهم کند، ابتدا باید زمان داشته باشید که خودجوش باشید. برای برقراری ارتباط مجدد با دوستان، از سرگیری سرگرمی ها یا حتی برنامه ریزی دقیق برای هر ثانیه از تعطیلات، هیجان زده باشید، یک روز از هفته یا حتی چند ساعت از روز خود را بدون برنامه رها کنید تا ببینید باد شما را به کجا می برد. این برای برنامه ریزی با بچه ها نیز صدق می کند.
«وقتی بچههایم را برنامهریزی میکنم، احساس میکنم که دارم آنها را بهبود میدهم و آنها را غنی میکنم، اما… آنها روزی که کاری برای انجام دادن ندارند، خیلی ناراحت میشوند. مالکوک میگوید اگر به آنها فعالیتی ندهم خسته میشوند. “اجازه دهید آنها با بودن در لحظه و یافتن کاری جالب برای انجام در محل راحت باشند.” مالکوک میگوید در حالی که ممکن است این به معنای رد کردن برخی از برنامهها باشد، میتوانید به خانواده و دوستان خود اطلاع دهید که در تمام روز پنج شنبهها برای دید و بازدید آزاد هستید.
البته، داشتن درآمد قابل مصرف، خودانگیختگی را کمی آسانتر میکند: لازم نیست نگران این باشید که پول برای پرداخت یک تعطیلات بداهه از کجا تامین میشود یا بعد از یک روز تعطیل غیرمنتظرهای که از کار گرفته میشوید، احساس فشار میکنید. اما بسیاری از فعالیت های خارج از برنامه ریزی می توانند بدون هزینه باشند. پوشیدن یک تیشرت قدیمی که در پشت کشو پیدا کردهاید، سلام کردن به دانشآموزان دیگر در مدرسه، ارسال پیامک به دوستی که مدتی است ندیدهاید و مسیری متفاوت برای رسیدن به محل کار را انتخاب کنید. بدون خرج کردن یک ریال آن را تغییر دهید.
اسلینجرلند پیشنهاد میکند تلفن خود را برای چند ساعت کنار بگذارید (یا فقط آن را در حالت هواپیما قرار دهید) تا از شر حواسپرتی خلاص شوید: «ممکن است فروشگاهی پیدا کنید که قبلاً به آن توجه نکردهاید. ممکن است با همسایهای صحبت کنید که در غیر این صورت نمیکردید.»
پس از یک برنامه ریزی طولانی مدت، اولویت دادن به خودانگیختگی ممکن است اضطراب آور باشد.
اما هر بار که تعطیلات آخر هفته را بدون برنامه رها میکنید یا موافقت میکنید که پس از برخورد با دوستان در خیابان، با آنها به پار ک بروید،
در نهایت مجبور نخواهید بود که به همان اندازه عمدی باشید.
مالکوک می گوید: «خودانگیختگی اتفاق نمی افتد.
ما باید فضایی را برای خودانگیختگی ایجاد کنیم تا بتوانیم اتفاق بیفتد.»
🛈 منبع: سایت VOX
⌨️ ترجمه و ویراستاری: تحریریه اخبار مثبت