در آخرین هفته آوریل سال 1685، در میانه یک جنگ شدید دریایی، کاشف و طبیعت شناس انگلیسی، ویلیام دامپیر، وارد جزیره کوچکی در خلیج پاناما شد که با خاک زرد رسی مانند فرش شده بود. دامپییر – اولین کسی که سه بار جهان را دور زد و الهام بخش دیگرانی متفاوت مانند کوک و داروین بود – به گونههای درختان محلی به هرجایی که سفر میکرد یادداشت کرد، اما هیچکدام بیشتر از چیزی که برای اولین بار در این جزیره کوچک با آن روبرو شد او را مجذوب نکرد.
دامپیه پوست سیاه و برگهای بیضی شکل درخت گلابی بلند آووگاتو را توصیف کرد، سپس روی میوه غیرعادی آن مکث کرد – به اندازه یک لیمو بزرگ، سبز تا رسیدن و سپس کمی زرد، با گوشت سبز. به نرمی کره» و بدون عطر و طعم خاص خود، «سنگی به بزرگی یک شاقول اسبی» را در برگرفته است. او نحوه خوردن میوه را – دو یا سه روز پس از چیدن، با پوست کنده – و رایج ترین تهیه محلی آنها را شرح داد: با کمی نمک و یک چنار بریان شده، تا «مرد گرسنه، غذای خوبی درست کند. از آن»؛ همچنین تنوع شیرینی غیرمعمولی وجود داشت: «با شکر و آبلیمو مخلوط کنید و در یک بشقاب با هم بزنید». و سپس افزود:
گزارش شده است که این میوه شهوت را تحریک می کند و بنابراین گفته می شود که اسپانیایی ها بسیار مورد احترام است.
اما بسیار جذابتر از افسانه فرهنگی آووکادو، تمایلات عاشقانه خود آن است که در قرنها پس از آن توسط علومی که در آن زمان مانند جادو یا بدعت به نظر میرسید، کشف شدند.
مغذی ترین میوه شناخته شده، آووکادو – که عمدتاً از اعضای خانواده لورل ها همیشه سبز است – یک روح تکاملی است که زمانی که حیواناتی که از آن تغذیه می کردند و دانه های عظیم آن را منتشر می کردند، باید منقرض می شد. حیف که نشد. در اروپا و آمریکای شمالی در عصر یخبندان، به نحوی توانست در مکزیک زنده بماند و از آنجا گسترش یابد. اما حتی جالبتر از آن، توانست از روابط جنسی خود باخت خود جان سالم به در ببرد – معادل گیاهشناسی عبور سیمهای انسانی که اریک برن در سال 1964 در بازیهای کلاسیک مردم بازی میگوید.
طاس گلبرگها اگرچه ممکن است شکوفههای کوچک مایل به سبز درخت باشند، اما نمونهای از «گلهای عالی» هستند – اصطلاح گیاهشناسی برای گیاهان دوجنسگرا که معمولاً میتوانند خود گرده افشانی شوند. با این حال، آووکادو به دلیل داشتن ساعت داخلی شگفتانگیز، که در دو نوع آینهای عرضه میشود، از خودکفایی تولیدمثل فاصله زیادی دارد.
در برخی از ارقام – مانند آووکادو هاس، پینکرتون و رید – شکوفهها هر روز صبح به شکل مادهشان به قابلیت تولید مثل باز میشوند، سپس در همان بعد از ظهر بسته میشوند. بعد از ظهر روز بعد، آنها در کسوت مردانه باز می شوند. ارقام دیگر – Fuerte، Zutano، و آووکادو Bacon – در برنامه مخالف شکوفا می شوند: ماده در بعد از ظهر، نر تا صبح.
این یک مشکل Pyramus و Thisbe را در سراسر دیوار زمان نشان می دهد – در حالی که هر دو شریک در فضای یک درخت ساکن هستند، آنها نمی توانند در طول روز به یکدیگر برسند و باید توسط درختان در برنامه زمانی مخالف گرده افشانی شوند. تولیدمثل آنها بیشتر از مسیر خارج می شود زیرا برخی از گونه ها مانند هاس فقط یک سال در میان بارور می شوند.
از زمانی که انسانها مغذیترین میوه زمین را کشت کردهاند، سعی کردهاند با استراتژیهای مداخلهای مختلف به عاشقهای درمانده کمک کنند – پیوند زدن، کاشت درختانی با برنامههای شکوفایی مخالف در نزدیکی یکدیگر، حتی گردهافشانی دستی شکوفههای یک درخت.
محبوب ترین آووکادوی جهان – هاس – نتیجه دخالت انسان است که به طور اتفاقی در دست یک پستچی کالیفرنیا در دهه 1920 تقدیس شده است.
رودولف هاس (5 ژوئن 1892 – 24 اکتبر 1952) در سالی که سی ساله شد، مجلهای را ورق میزد که تصویری او را متوقف کرد: درختی که به جای میوه، اسکناسهای دلاری رشد میکند. او در حالی که خانواده ای رو به رشد را بزرگ می کرد، با ارسال نامه 25 سنت در ساعت درآمد داشت. او فهمید که این درخت یک آووکادو است و وعده داده شده بود که میوه آن نعمت بزرگ بعدی باغبانی باشد.
رودولف تمام پولی را که داشت، از خواهرش آیدا قرض گرفت و یک بیشه کوچک از انواع آووکادوی تجاری پیشرو – Fuerte – با چند رقم دیگر که در آن پاشیده شده بود، خرید. او که به بیشترین سود ممکن از بیشه خود نیاز داشت، فقط می خواست. فوئرتس اما توان خرید درخت جدید را نداشت. در عوض، او تصمیم گرفت برخی از پیرها را قطع کند و آنها را پیوند بزند تا فوئرتس جوان بارورتر شود. او از یک پیوند زن حرفه ای مشاوره گرفت که گفت بهترین تکنیک پیوند با نهال های خودش است. او هیچکدام را نداشت. اما این اتفاق افتاد که مردی در مسیر پست خود انگشت شست سبز رنگی داشت و در حال آزمایش آووکادو از دانه ها بود که از زباله های رستوران دریافت کرد.
رودلف سه گوی تیره درخشان را خرید و در بیشه خود کاشت. آنها جوانه زدند. هنگامی که آنها به اندازه کافی قوی شدند، او بره ای از یکی از درختان بالغ Fuerte را به یکی از آنها پیوند زد. پیوند نگرفت. او دوباره روی یکی دیگر از نهال ها امتحان کرد. این هم شکست خورد.
رودولف با استعفا، آزمایش را رها کرد و اجازه داد نهال باقیمانده اش هر طور که می خواهد رشد کند. در گوشه ای از نخلستان، بی سر و صدا همان کاری را که درختان، آن استادان بداهه پردازی انجام می دهند، ادامه داد – با خوش بینی کور خود ادامه دادند. وقتی به بلوغ رسید، میوههایی را به بار آورد که هیچ شباهتی به آووکادوهای دیگر نداشت – تیره و خوشطعم، خط بریل پوستش با بنفش میدرخشد.
زمانی که رودولف یکی را برای پنج فرزند خردسال خود باز کرد، آنها اعلام کردند که آنها خوشمزه ترین آووکادوهایی هستند که تا به حال چشیده اند.
به زودی، جهان موافقت خواهد کرد.
خانواده هاس که آمریکا بود و پس از رکود بزرگ، آووکادو را در عرض یک دهه به ثبت رساندند.
پس از توصیف “انواع جدید و بهبود یافته آووکادوی خود که دارای ویژگی های خاصی است که بسیار مطلوب هستند” و فهرست کردن تمام راه هایی که “اختراع حاضر” با آووکادوهای موجود متفاوت است – محتوای روغن بالاتر، طعم عالی، از درخت نمی ریزد. یا در داخل قبل از رسیدن پوسیده می شود، در برابر انفجارهای سرد مقاومت می کند، و، اوه، تقریباً بنفش است – رودولف درخواست ثبت اختراع خود را با خلاصه ای از خلقت خود که با نوعی غرور فروتنانه زمزمه می کند، پایان داد:
من به عنوان اختراع خود ادعا می کنم: انواع درخت آووکادو… که مشخصه آن رسیدن تابستانی، میوه های متوسط، رنگ بنفش با پوستی چرمی است… و بر روی ساقه های بلند [sic]، با یک دانه کوچک تنگ و با گوشت خامه ای رنگ عالی و طعم آجیلی، صاف و بدون فیبر و قوام کره مانند.
در نزدیک به قرنی که از آزمایش امیدوارکننده و غم انگیز رودولف می گذرد، آووکادوی هاس سالانه بیش از یک میلیارد دلار برای پرورش دهندگان به ارمغان آورده است که چهار پنجم صنعت آووکادوی آمریکا را تشکیل می دهد. اما رودولف هاس به عنوان یک پستچی به کار خود ادامه داد تا اینکه ماه ها پس از تولد شصت سالگی اش، ماه ها قبل از اینکه ریچل کارسون کشورش را متهم کند با این یادآوری که «ثروت واقعی ملت در منابع زمین – خاک – نهفته است، دچار حمله قلبی شد. آب، جنگل ها، مواد معدنی و حیات وحش.»
امروزه، تک تک آووکادوی هاس در هر بازار محله ای که تا به حال بوده و خواهد بود را می توان در یک درخت مادر تنها که توسط یک پستچی فقیر کالیفرنیا در سال 1926 رشد داده است، ردیابی کرد – شواهدی ظریف که نشان می دهد هر درخت به نوعی جاودانه است، و گواهی زنده برای چگونه شانس و انتخاب برای شکل دادن به زندگی ما به هم نزدیک می شوند.
🛈 منبع: سایت The Marginalian
⌨️ ترجمه و ویراستاری: تحریریه اخبار مثبت